به تعبیر وینستون چرچیل، هرگز نباید باور کرد که هیچ جنگی آسان خواهد بود و یا کسی که چنین مسیر غریبی را میآغازد میتواند طوفانی که برپا خواهد شد را اندازهگیری کند. بر آنان که ساختار سپاه قدس و نوع رابطهاش با گروههای تروریستی نیابتی آن را میشناسند پوشیده نیست که جمهوری اسلامی با نقشی که در حملات تروریستی 7 اکتبر داشته دست به چه قمار بزرگی زده است. از انکار دست داشتن در طراحی عملیات – که خامنهای بر آن تاکید میکند – اگر بگذریم، سرکردگان متوهم سپاه از نقش خود در این حمله میگویند و کماکان اسرائیل را تهدید می کنند.
اکنون تحولات غزه به سویی میرود که افقی جدید در معادلات سیاسی پیش روی خاورمیانه ترسیم کند. قمار چند دههای سران جمهوری اسلامی در سرمایهگذاری بر روی سازمانهای تروریستی منطقه، موسوم به «محور مقاومت»، با تصرف غزه توسط ارتش اسراییل، به شکستی کامل و استراتژیک برای جمهوری اسلامی بدل میشود. سرمایههای کلانی که توسط سران نظام جمهوری اسلامی، طی سالها از سفرهی ملت ایران دزدیده شد و سر از حسابهای بانکی رهبران حماس، حزب الله، حشدالشعبی، انصارلله، یا تونلهای زیرزمینی غزه درآورد، اکنون توسط ارتش اسراییل دود شده و به آسمان میرود.
اسرائیل نه تنها برای حفظ وحدت و وجههی ملی خود تا دستیابی به اهداف استراتژیک خود پیش خواهد رفت، بلکه مجبور است برای بازسازی قدرت بازدارندگی منطقهای این کشور ذرهای عقبنشینی نکند. از عملکرد و سخنان مقامات اسرائیل برمیآید که به طور کلی حذف حماس اولویت اسرائیل است. آنچه در عمل روی میدهد به صورت حذف زیرساختهای حماس خواهد بود که در دو شکل نمود خواهد داشت: 1. نابودی تمام زیرساختهای نظامی حماس که این گروه را فاقد هر گونه قدرت مانور نظامی سازد. 2. نابودی زیرساختهای سیاسی و اداری حماس که توان این گروه برای ادارهی حتی قطعهای از سرزمینهای فلسطینی را ساقط کند.
آنچه پیش بینی میشود این است که اسرائیل مترصد زدن ضربهای کاری به زیرساختهای نظامی و نیابتی جمهوری اسلامی در پیرامون مرزهای خود است به طوری که رژیم توان مدیریت شبه نظامیان تروریست خود را نداشته باشد. لطمات شکستهای سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی به زودی در ابعادی وسیعتر رخ خواهد یافت و عقب نشینیهای مکرر حکام جمهوری اسلامی را در ابعاد مختلف سیاست خارجی شاهد خواهیم بود.
در چارچوب چنین تحلیلی، دفتر مطالعات استراتژیک حزب ایران نوین اکیداً توصیه میکند که در دکترین سیاست خارجی حزب «ایران نوین»، تضعیف و نابودی گروههای نیابتی و تروریستی در منطقه در دستور کار باشد؛ و در راستای چنین هدفی، حزب «ایران نوین»، در گفتگو با دولتهای منطقه، تدوین راهکارهایی جدید برای امنیت پایدار خاورمیانه را در دستور کار قرار دهد. راهکارهایی که یکی از محورهای اساسی آن قطعاً حذف جمهوری اسلامی است. این دفتر همچنین یادآوری میکند که حزب «ایران نوین» بر اساس مرامنامهی خود، در سیاست خارجی، قائل به روابط مسالمتجویانه با همه کشورهای جهان بر پایه تامین منافع ملی ایران بوده و بهترین راه تامین منافع کشور را نیز اتخاذ سیاست واقعگرایانه میداند. لذا این حزب در راستای کسب قدرت در ایران دموکراتیک، بایستی بر همکاری با دولتهای منطقه، به ویژه دولت اسراییل تاکید کند. این همکاریها در جهت ارتقای امنیت و ثبات در منطقه بسیار اهمیت دارد و تاثیرات مثبت مستقیم بر تقویت موقعیت اقتصادی و ژئوپولوتیک ایران خواهد گذاشت.