در روزهای گذشته شاهد زورآزمایی روسیه برای دخالت در کشورهای گرجستان و مولداوی از طریق روندهای انتخاباتی هستیم. این نوع دخالت در گرجستان در قالب انتخابات پارلمانی و در مولداوی در قالب انتخابات ریاست جمهوری و نیز همهپرسی پیوستن به اتحادیه اروپا نمود یافته است. مولداوی این هفته دور دوم انتخابات ریاست جمهوری را در پیش دارد و رای سرنوشت ساز دیوان عالی این کشور در مورد همه پرسی پیوستن به اتحادیه اروپا. آنچه در این تحلیل مورد توجه ماست نقش پررنگ روسیه در دستکاری در روندهای دموکراتیک در این کشورهاست که از «عملیات ویژه در گرجستان» تا «حمله بیسابقه گروههای خلافکار به انتخابات مولداوی» را در بر میگیرد.
فدراسیون روسیه با محوریت رهبرانی که از بازماندگان حلقه امنیتی شوروی سابق هستند همگی در ذهنیت غربستیزی و حفظ سیطره روسیه بر شرق اروپا، قفقاز و آسیای مرکزی همنظر هستند. برای آنها موضوع مهم امنیتی اتحادیه اروپا و سپس ایالات متحده آمریکا در این بخش از جغرافیای جهان مهمترین دغدغه هستیشناختی بوده است. منطقه شرق اروپا به دلیل رقابت بین ساختار معنایی اروپایی-روسی (ارزشهای دموکراسیخواهانه در برابر تفکرات هارتلند روسی) و رقابتهای منابع انرژی و سرزمینی، از اهمیت بسیار حیاتی در بازی بزرگ بین روسیه و اروپا-آمریکا برخوردار است. در این میان انتخابات به مجرایی برای زورآزمایی و اعمال دخالت روسیه در این کشورها مبدل شده است. بسیاری از رخدادهای دیگر از جمله جنگ روسیه و اوکراین از دل همین ناکامی روسیه در دستکاری این انتخاباتها بیرون آمده است. روسیه تا جایی که بتواند با ابزارهای فشار، اطلاعات غلط، تحریک و ارعاب مردم این کشورها سعی در روی کار آوردن یا نگه داشتن متحدان خود دارد و در صورت پیروزی جریانات دموکراسی خواه و حامی ارزشهای اتحادیه اروپا سعی در برهم زدن معادلات دموکراتیک از طریق مداخلات امنیتی و نظامی مانند تصرف شبهجزیره کریمه در سال ۲۰۱۴ و حمله به گرجستان در 2008 و اوکراین در سال ۲۰۲۲ میلادی و نیز سرکوب اعتراضات در بلاروس در سالهای ۲۰۲۲-۲۰۲۱ و غیره دارد.
انتخابات گرجستان که منجر به اعلام پیروزی ایراکلی کوباخیدزه، نخستوزیر فعلی گرجستان و اعتراض شدید احزاب مخالف به رهبری سالومه زورابیشویلی، رئیسجمهور فعلی گرجستان شده است، بیانگر این وضعیت گفته شده تحت دخالت و فشارهای شدید روسیه بر کشور گرجستان است. بنرهای بزرگ حزب روسوفیل «رویای گرجستان» از ویرانههای اوکراین در جریان انتخابات و ترساندن مردم از عاقبت پیروزی احزاب حامی غرب، بیانگر تهدیدات واضح حامیان گرجی روسیه نسبت به مردم این کشور و در واقع نوعی باجگیری سیاسی است. یک باجگیری که به قول زورابیشویلی «عملیات ویژه روسیه» در خاک گرجستان است. البته لازم به ذکر است که فضای سنتی جامعه گرجستان و عدم پذیرش برخی ارزشهای نوین اروپا مانند حقوق دگرباشان جنسی و برخی قوانین در حوزه خانواده و غیره، سبب بهرهگیری طرفداران روسی از آنها و حامی پروری شده است. گرجستان مردمی دارد که ۸۰ درصد خواهان پیوستن به اتحادیه اروپا هستند؛ اما عدم رغبت در پذیرش هنجارهای مدرن آن اتحادیه و بهرهگیری روسیه از آن، منجر به یک دوراهی ملی در این کشور شده است.
در مولداوی نیز به رغم پیروزی طرفداران پیوستن به اتحادیه اروپا در همهپرسی ۲۰ اکتبر، خانم مایا ساندو موفق به کسب نیمی از آرا و باقی ماندن در جایگاه ریاست جمهوری نشد و باید در دور دوم انتخابات با رهبر حزب قدرتمند سوسیالیست، الکساندر استایونوگلو، دادستان کل پیشین مولداوی و حامی سرسخت روسیه رقابت کند و با توجه به اینکه سایر رقبای خانم ساندو همگی از حامیان ارتباط با روسیه بودهاند، نتیجه انتخابات با وجود دخالتهای روسیه بسیار خطرناک به نظر میرسد. خانم ساندو از اصطلاحی تحت عنوان «حمله بیسابقه گروههای خلافکار» به انتخابات یاد کرده که خود بیانگر عمق وضعیت بغرنج مولداوی است که قرار است سال آینده شاهد انتخابات سرنوشت ساز پارلمان این کشور نیز باشد. دیوان عالی این کشور اعلام کرده نظرش در مورد تایید یا رد نتیجه همه پرسی پیوستن به اتحادیه اروپا را پس از دور دوم انتخابات اعلام خواهد کرد. مردم مولداوی با اکثریت اندکی (۵۰.۳ درصد) به پیوستن به اتحادیه اروپا رای دادهاند.
با توجه به قرار گرفتن گرجستان، مولداوی و اوکراین در سواحل دریای ژئواستراتژیک «سیاه» که یک مسیر مهم تنفسی برای روسیه به آبهای آزاد است و نیز همعرضی بلاروس با کشورهای مذکور به لحاظ جغرافیایی و خطر نفوذ اروپاگرایی به بلاروس (که اعتراضات سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ از سر گذارند)، سران روسیه رویکردی تهاجمی و شدیدتر در قبال مسئله کشورهای مذکور در پیش گرفته و دموکراسی حداقلی و نوپای این کشورها را در معرض خطر تعرض نرم و سخت روسیه قرار دادهاند.